صامت

به نام خالق
بنده محمد مصطفی غزلاوی هستم از دانش اموزان مدرسه ایت الله طالقانی و متقاضی شرکت در انتخابات .امید است که به عنوان نماینده بچه ها مثمر به ثمر باشم و خدای بزرگ را به خاطر توانایی  شرکت در این انتخابات سپاس میگویم‌‌
از اهداف و برنامه های بنده رشد کیفیت اموزش مجازی همایش ها و سمینار های انلاین متعدد برنامه های ورزشی و گسترش طرح (کوچ) و .
به نظر من نظر به اینکه مدارس در این برهه خاص به صورت مجازی برگزار میشوند مهمترین کار سر و سامان دادن به محافل اموزشی انلاین است یکی از اهداف بنده سازماندهی دانش اموزان برنامه نویس و بازی ساز است و کمک گرفتن از دانش اموزان در راستای پیشبرد نظام اموزشی مجازی و از راه دور است
قضیه بعدی جلوگیری از اسیب های اجتماعی در این دوره پر تلاطم است در واقع فضای مجازی همانگونه که میتواند منجی اموزش باشد می تواند صدمه ای بزرگ به جوانان این بوم و بر وارد کند در همین راستا قصد دارم چند سمینار اموزشی برای والدین برگزار کنم و انها را از شیوه کنترل صحیح و کارامد محصل خود مطلع نماییم.
در پایان هم باید به طرح کوچ اشاره کنم و اینکه بسیاری از دانش اموزان پرتلاش ما در حال مواجهه با مشکل بزرگی به نام اضافه وزن هستند و در واقع سیستم اموزشی باید متناسب با همه این ها بازپروری شود.

و در پایان یادمان باشد
   بزرگان زاده نمیشوند،ساخته میشوند

محمد مصطفی غزلاوی✌️

اخیرا یکی از بهترین کتاب های عمرم را خواندم "ماتیلدا"کتابی که انسان را به تسخیر خود در می اورد  و مجبورش می کرد تا تمامکتاب را یک نفس بخواند. یکی از شاهکار های رولد دال که با ظرافت و طنازی خاصی نگاشته شده است.کتابی که علاوه بر جنبه ی طنز و سرگرم کننده اش چیزهای زیادی داشت تا به ما بیاموزد.

شخصیت پردازی یکی از نقاط قوت این کتاب بود طوری که هر شخصیت را میشد به راحتی تصور کرد اما یک تناقض در این شخصیت پردازی به چشم میخورد.ماتیلدا که دختری باهوش و نابغه بود در ابتدا به یک دختر فرهیخته بدل شده بود دختری که رمان های بزرگسال میخواند و به ظاهر انها را می فهمد ولی ایا واقعا اینگونه بود؟ایا واقعا انچه ماتیلدا میخواند در اخلاق و کردارش تاثیر می گذاشت؟ 

از نظر من ماتیلدا عکس کتاب  ها عمل می کرد. اولین کتابی که ماتیلدا در حوزه بزرگسال خوانده بود کتاب "ارزوهای بزرگ" اثر چار دیکنز بود کتابی در مورد یک پسر معمولی که به ناگاه به طبقه اجتماعی بالاتری صعود میکند ولی به کل زندگی گذشته اش را فراموش کرده و از خانواده اش دور می شود

"جو عزیز امیدوارم  صاحب فرزندانی شوی و عاشقانه دوستشان داشته باشی!امیدوارم یک شب زمستانی یک پسر بچه در این گوشه کنار بخاری بنشیند و تورا یاد رفیقی بیندازد که دیگر برای همیشه رفته است. جو به او نگو چقدر قدر نشناس بودم. بیدی به او نگو چقدر بی گذشت و بی انصاف بودم فقط به اون بگویید به هر دوی شما احترام می گذاشتم"

این بخشی از مکالمه ی همان پسر بود که از کنار گذاشتن خانواده اش پشیمان شده بود. در واقع یکی از مضامین مهم این کتاب خانواده است چیزی که ماتیلدا ان را زیر پا گذاشته بود و تنها میخواست از خانواده اش انتقام بگیرد و سعی نمیکرد انها را نیز اصلاح کند . یک ضرب المثل وجود دارد که میگوید گیک عاقل یک ابله را میفهمد اما دریغ که هیچ ابلهی عاقلان را درک نمیکند"پس ماتیلدا باید درکشان میکرد و به انها برای تعالی کمک میکرد.

اما ما در طول داستان چند جا اصرار ماتیلدا به ترویج کتاب خوانی را دیدیم. خب پس ماتیلدا تلاش کرده ولی خانواده اش نمیخواستند عاقل شوند. 

ولی یک نکته دیگر می ماند که انرا در یکی دیگر از کتاب های ماتیلدا می شود پیدا کرد در واقع کتاب پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی یکی از زیبا ترین کتاب های تاریخ است که در ان قصه پیرمردی را که برای صید ماهی خود را به دریا می سپارد نقل میشود.قصه ای که سر تا سر ان مملو از تلاش و کوشش است تلاشی که برای هدف باید داشت و البته صبر. اما ماتیلدا بز هم از این کتاب تبعیت نکرد{البته در حوزه خانواده چون خیلی جاهای دیگر تلاش می کرد} ماتیلدا خیلی زود از تغییر خانواده اش نا امید شد و جنگ را انتخاب کرد در واقع ماتیلدا می خواست قدرتش در خانواده از پدرش بیشتر شود و این به معنی تغییر کانون قدرت یا همان انقلاب است. انقلابی که پیوند مستقیمی با یکی دیگر از کتاب های ماتیلدا داشت.

"قلعه حیوانات"نوشته جرج اورل یکی از عمیق ترین اثار کودک به شمار میرود که انسان را به تفکر وا میدارد کتابی که در ان گروهی از حیوانات انقلاب کردند و اخر کار هم دوباره از کار خود پشیمان شدند.با صرف نظر از جنبه عرفانی داستان جرج اورل می خواست این را به ما بفهماند که انقلابی که با قدرت حاصل می شود دوباره روزی شکست میخورد و باید انقلاب از افکار ما شروع شود.  دقیقا همان چیزی که ماتیلدا نادیده گرفته بود و به دنبال انقلاب با افزایش قدرت بود.